ماهان ماه تابانم

بلاخره بعد نه ماه انتظار روز یکشنبه 23فروردین 1394ساعت 11:30چشمانت را باز کردی و دنیا غرق نگاه زیبایت شد همه جا را سکوت فرا گرفته بود تا خدا صدای تو را بشنود صدای دلنشین تو در لحظه شکفتنت ، روزها گذشت و چهره زیبایت در آسمان دلم آفتابی شد همه زیبایی های دنیا با آمدن تو امد و اینگونه زندگی با تو زیباشد، اینگونه چشمانم با دیدن یکی مثل تو عاشق شد ، آمدی به دنیا و دنیا مات و مبهوت به تو مینگرد ، عطر حضورت فرا گرفته همه زمین را… تو یک رویایی که حقیقت داشتنت معرکه است ، داشتن یکی مثل تو معجزه است ، امروز روز میلاد تو است و من خیلی خوشبختم از اینکه مال منی…  شعری با عطر احساست ، به ...

پسر نازم دوران قشنگ جنینی داره تموم میشه بعداز 9 ماه سفر تو دل مامانی بلاخره قراره به مقصدبرسی . مقصدی که جایی نیس جز اغوش گرم من وبابا ی مهربونت عزیز دلم نه ماه درونم بودی.هر روز با تکانهایت شور و شوقی در من می آفریدی ... من به وجودت عادت کردم.به تکانهایت، به لگدهای کوچک وگاه بزرگت که باعث شد بیشتر ازپیش پی به قدرت و الطاف خدای مهربان ببرم اکنون شمارش معکوس اغاز شده برای دراغوش کشیدنت دلم برای این روزها تنگ می شود ولی دیدار تو شیرینی خاصی دارد .. باورم نمی شود دارم مادر می شوم.... مادر یک فرشته کوچک که خدا آن را به ما هدیه داده. فرشته ای که از زمان ورودش دروجودم هر نفسم راباوجود نازنینش قسمت کردم وبه خود بالیدم من بی ...

سلام ماهان گلم امروز جمعه21فروردین روز مادره وپسر گلم 38هفته و3روزشه یعنی نه ماهت تموم شده12روز دیگه تا2اردیبهشت مونده نمی دونم کدوم روز تقویموبرای اومدنت انتخاب کردی منتظرتما اینم عکس امروز روز شمار بالای وبلاگت که نشون میده نه ماهت تموم شده: اینم عکس نرم افزارای بارداری که از اول بارداریم توگوشیم نصبه خیلی انتظار کشیدم تا اون فلش صورتیه برسه به اون ته یه روزی اون فلش روش نوشته بودهفته 1اون موقع از کنجدم کوچیکتر بودی اینم نسخه فارسیشه     اینم که روزشماربارداریه رودر اتاقته که خودم درستش کردم که نشون میده 12روز دیگه تا 2اردیبهشت تاریخ احتمالی دنیا اومدنت باقیه   اوضاع پسرم د...

پســـــــــــــــر م فرزند م  ماهان م حالا که  می شود، این " میمِ ” نازنین و دوست داشتنی را کنارِ اسمت بنشانم و همه یِ تعلقم را به تو و به روزگارت ، در همان یک حرفِ نابش خلاصه کنم ، حسّ ِ قریبی در وجودم می دود و مرامی رساند به مرزی که رهایی از سرزمینش ممکن نیست … امان از این  " میمِ " که همزمان محصورم می کند، محدودم می کند به اوجم می برد و بر می گرداند می شود تنها بهانه یِ زندگی دلیلی برای ادامه ی بندگی مادرم میکند پسر نازم یادت بماند از یاد نبری همان “ میم ” وقتی کنارِ مادرانگیم ؛ برایِ تو می نشیند  همیشه و همیشه و همیشه ؛ دوستت خواهد داشت و آغوشش برایِ ...

سلام ماهان جونی امروز14فروردینه اقاپسرم تو38هفتس دیروز سیزده بدر بود بخاطر بارندگی فکر میکردیم سیزده امسالو تو خونه میمونیم ولی ساعت 10بود بارون بند اومد و بار وبندیل وبستیم وراهی صفاباد شدیم خیلی خوش گذشت اخرین سیزده واخرین نوروز دونفره من و بابامحمدم تموم شد ایشا.. سال دیگه سال تحویل وتعطیلات نوروز و سیزدمون باوجود تو قشنگتر میشه   من از تو سبز میشوم و تو از من باهم که گره بخوریم بختمان باز میشود وخوشبختی قسمتمان ...

سلام ماهانم امروز 6فروردین 94 تنها 26روز دیگه تا 2اردیبهشت. باقی مونده، مامانی سیسمونی اقاپسرمو باخاله وزندایی وانیساجون اوردن دستشون دردنکنه مامان جونم واست اسپند دود میکرد خلاصه یه مهمونی ترتیب دادیم مهمونامونم عمه ها بودن مامان جون وباباجون دایی ها مامانی وبابایی خاله محبوب و(عمه خاله)وعمه کوثری. البته مهمون که نبودن میزبان بودن دست همشون درد نکنه دست مامان وبابای عزیزم دردنکنه اینم لباس وپتویی که مامان جون پارسال که مکه بوده واست اورده خیلی جالبه که پسرونم هست سوغاتیت دستشون دردنکنه ...

نگاهت را قاب می گیرم در پس آن لبخند، که به من شور و نشاط زندگی می بخشد . امروز روز من و توست … دومین سالگرد یکی شدنمان این روز بر هر دوی ما مبارک به قداست پیوندمان سوگند که تا ابد دوستت دارم امیدوارم سالیان سال با هم و در کنار هم سربلند و سرافراز باشیم می ستایمت و دوستت دارم ای هدیه خوب خداوند خوشحالم و هزارانبار خداي مهربان را شاكرم كه تو را به من هديه داد خوشحالم و به خود مي بالم كه هميشه تو را در كنارم دارم چه لذت بخش است دوش به دوش تو قدم زدن ، واز آن شيرين تر با تو همكلام شدن! عشق ،قلب كوچكم را از خود بي خود كرده ، چرا كه تنها تو را در ميان ديگران باور كرده است! كاش زودتر از اينها تو را يافته بودم . زيرا ...

س الی که نکوست از بهارش پیداست پارسال لحظه تحویل سال ازخدا خواستم که سال دیگه سه نفره پای سفره هفت سین بشینیم وامسال ... تنها چند هفته ی دیگه تا3نفره شدنمان باقیست خدای مهربونم ممنون که ندای قلبمو شنیدی

دیگر زمانی تا تحویل سال نمانده است (تنها45دقیقه دیگه) . می‌خواهم از تو بنویسم، از آمدنت، از بهاری که با تو برایم معنا پیدا می‌کند هوای خانه‌ام انتظار بوی بهار  را می‌کشد ومن نیز منتظر بهار  دیگرم شکوفه‌های نارنج برای استقبالت از صبح هزار بار خود را در آیینه ی حوض آراسته اند و خورشید، امروز طوری دیگر می‌تاب . سفره را می‌چینم؛ قرآن، آیینه، و سین ها را یکی یکی می‌گذارم. این هم از سیب،هفتمین سین. تیک تاک.. تیک تاک ساعت سفره ام بهار  را برای دیدنت صدا می‌زند و قلب من از خدا تو را می‌طلبد. ماهی قرمز کوچکم در تنگ بلوری اش این سو و آن سو می رود و دل من در سینه‌ا...